به گزارشحیات، برنامه «زن روز» یکی از روشنترین نمونههای تناقض در بازنمایی زن در رسانه است؛ جایی که در ظاهر، از مد، زیبایی و اعتمادبهنفس سخن گفته میشود، اما در عمق، همان کلیشههای قدیمی درباره زن بازتولید میشوند. این برنامه تلاش میکند نسبت به شوهای مشابه در شبکههای فارسیزبان، حسابشدهتر عمل کند و با بستهبندی فکریتر و تصویریتر، خود را متفاوت نشان دهد، اما در نهایت در همان دام آشنا گرفتار میشود.
از نامش پیداست که میخواهد تصویر «زن امروز» را روایت کند؛ زنی مستقل، آگاه و در تماس با جهان مدرن. اما این عنوان بیش از آنکه بازتابدهنده نگاهی تازه باشد، به شعاری تبلیغاتی شباهت دارد. در «زن روز»، مد و زیبایی بهعنوان نشانه قدرت زن معرفی میشود، اما در عمل، این نگاه دوباره زن را به سطح ظاهر و مصرف تقلیل میدهد؛ گویی ارزش او در آن است که چقدر میدرخشد، نه آنکه چه میاندیشد یا چگونه زیست میکند.
این برنامه به جای آنکه در پی ساختن معنایی نو از زن باشد، تصویری بزکشده از همان الگوی قدیمی را ارائه میدهد؛ زنی که قرار است با زیباییاش پذیرفته شود، نه با اندیشهاش. صحبتهای داوران، موضوع هرقسمت، موسیقی و تدوین پرزرقوبرق، در نهایت همان ایده آشنای «زن مصرفی» را بازتولید میکند؛ زنی که بیشتر موضوع نگاه است تا صاحب آن. «زن روز» در ظاهر، از زنانگی سخن میگوید، اما در باطن، مرزهایش را به دقت تعیین میکند؛ زن تا جایی آزاد است که همچنان در قاب زیبایی و رقابت بماند.
دلسوزی ترکها برای مخاطبان ایرانی!
«زن روز» نه تنها با نمایش مد و زیبایی زنان ایرانی توجهها را جلب کرده، بلکه از منظر مالی هم بسیار پرسود بوده است. هر بازدید در یوتیوب بسته به نوع تبلیغ، موقعیت جغرافیایی بیننده و بودجه تبلیغکننده متفاوت است، اما به طور میانگین بین ۰.۰۱ تا ۰.۰۳ دلار به ازای هر بازدید پرداخت میشود. با توجه به اینکه یوتیوب ۴۵ درصد از درآمد تبلیغات را برای خود برمیدارد و ۵۵ درصد به تولیدکننده محتوا میرسد، میتوان تخمین زد که درآمد این برنامه چقدر نجومی بوده است. در فصل اول، هر قسمت بین 1 تا ۲.۳ میلیون بازدید داشته است و بر اساس این بازدیدها، درآمد حداقلی و حداکثری هر قسمت به تومان در جدول آمده است.
با نگاه به اعداد، میبینیم که حتی در حداقل حالت، درآمد این فصل از ۳۹۸۰ میلیون تومان عبور کرده و در حداکثر ممکن است به ۱۱۹۴۰ میلیون تومان برسد. این یعنی یک برنامه ترکیهای، تنها با قالب رئالیتیشو و تمرکز بر ظاهر و مد، توانسته درآمد نجومی برای خود تولید کند، در حالی که محتوا و کیفیت برنامه غالباً محل نقد بوده است. این جدول و محاسبات نشان میدهد که چگونه یک برنامه خارجی با تکیه بر ابتذال و جذابیت سطحی میتواند مخاطب جذب کند و همزمان برای سازندگانش درآمد قابل توجهی بسازد و البته این تصور که فکر کنیم ترکیهایها به دنبال خوراک فرهنگی ما ایرانیها هستند، برداشتی سادهلوحانه است.
وقتی شوهای مبتذل یوتیوب از برنامهای به برنامه دیگری تبدیل میشوند
پشت صحنه «زن روز»، دست یک کمپانی برنامهساز و سریالساز ترکیهای است به نام مدیا پیم (MedyaPim). همان شرکتی که پیش از این با برنامه جنجالی «عشق ابدی» توانست توجه ایرانیها را به خود جلب کند. البته این توجه نه از روی کیفیت بالای تولید محتوا، بلکه به دلیل ابتذال و محتوای پرزرقوبرق برنامه بود. حالا با «زن روز»، همان فرمول «ویو گرفتن» بازتولید میشود؛ فرمولی که در آن زن، دیگر انسان نیست، بلکه محصولی برای نمایش و مصرف است.
مهناز افشار، پس از پرستو صالحی، دومین بازیگری است که با این گروه همکاری میکند. حضور او بخشی از یک استراتژی حسابشده است؛ انتقال مخاطبان از برنامهای به برنامه دیگر، حفظ بازار و تثبیت نفوذ. شاید حضور افشار به جذب بیننده کمک کرده باشد، اما واقعیت تلخ است؛ او بخشی از همان ماشینی شده که با اجرای برنامه مدلینگ، به باورهای اجتماعیاش پشت پا میزند و درگیر همان تناقضاتی میشود که از ابتدای برنامه طراحی شده است. «زن روز» مانند دیگر تولیدات برنامهای و سریالی ترکیهای، از همان فرمولهای قبلی پیروی میکند؛ خرید لباس برای یک کانسپت مشخص، پوشیدن و راه رفتن روی صحنه، کسب امتیاز و در نهایت، دعواهای میان شرکتکنندهها که برنامه را به بالاترین حد ابتذال میرساند. این همان فرمولی است که مدیا پیم سالهاست در کشورهای مختلف اجرا کرده است.
مدیا پیم (MedyaPim)، شرکت مطرح ترکیهای، یکی از نامهای قدیمی در صنعت تولید محتوای تلویزیونی و رئالیتیشوهاست. این کمپانی سالهاست برنامههایی طراحی میکند که قالب ثابت دارند و میتوانند در کشورهای مختلف بدون تغییرات عمده اجرا شوند.
هدف مدیا پیم، تولید محتواهایی است که سرعت و سهولت اجرا را بالا ببرد و بتواند به سرعت در بازارهای متنوع منطقهای، از کشورهای عربی تا ایران، عرضه شود. مدیریت این شرکت بر عهده فاتح آکسوی، تهیهکننده و کارگردان و مراد سایگی به عنوان مدیرعامل است. آنها طی سالها بیش از ۱۰ هزار ساعت محتوای تلویزیونی تولید کردهاند و مدیا پیم را به یکی از بازیگران مهم بازار داخلی و بینالمللی تبدیل کردهاند.
در این مسیر، همکاریهای گسترده با گروههای رسانهای بزرگ، از جمله MBC، نشاندهنده نفوذ و اهمیت این شرکت در منطقه است. با این حال، ویژگی کلیدی مدیا پیم، همان رویکرد قالبمحور آن است.
طراحی ثابت خانه، سبک اجرای یکسان و فرمتهای قابل بازتولید باعث شده تولید برنامهها سریع و آسان شود، اما تفاوتهای فرهنگی و حساسیتهای اجتماعی مخاطبان اغلب نادیده گرفته شود. به همین دلیل، برنامههایی مانند «عشق ابدی» نتوانستند با ارزشها و سبک زندگی واقعی ایرانیان همخوانی داشته باشند و تجربهای مصنوعی و دور از واقعیت ارائه دادند. این نگاه فرمولزده و ماشینی باعث میشود که حتی وقتی شعارهایی درباره عشق یا زن امروز مطرح میشود، چیزی که ارائه میشود بیشتر شبیه یک فانتزی پرزرقوبرق است تا بازتاب واقعی زندگی و احساسات انسانی. «زن روز» هم ادامه همان مسیر است؛ برنامهای که تلاش میکند به هر نحوی مخاطب را جذب کند، اما در نهایت همان فرمول قدیمی را تکرار میکند؛ زن ابزار است!
منبع: روزنامه فرهیختگان
نظر شما